درآوردن چاقو؛ عمل غیرممکنی که ممکن شد
این اتفاق در شرق تهران اتفاق افتاده بود. بر اثر یک نزاع چاقو در سر یک فرد فرو رفته بود. هوشیاری او خیلی پایین بود. بر حسب اتفاق در آن زمان من بیمارستان بودم. وقتی این جوان را دیدم شرایطش بسیار بد بود. با هوشیاری سه یعنی پایین ترین حد هوشیاری او را به اتاق عمل بردند. زمانی که مریض به بیمارستان رسید نمی توانست حرکتی کند. چند وقت پیش تجربه ای داشتم که یک میلگرد را از سر یک کارگر افغانستانی در آوردم. تجربه آن عمل جراحی خیلی به این عمل کمک کرد. در حین آن عمل به این فکر می کردم جسم خارجی را اگر بخواهیم در بیاوریم ممکن است آسیب دوباره ای به مغز بزند. در عملی که میلگرد را از سر بیمار درآوردم به روش خاصی این کار را انجام دادم که در هیچ کتاب و مقاله ای وجود ندارد. سر میلگرد تخت بود و از پیشانی مریض وارد سر و از کنار گوش او بیرون آمده بود. یعنی یک لبه تختی بود که نسبت به تنه میلگرد تفاوت داشت.

